نویسندگان:
الینور سیگل، لیندا سیگل
مترجم: مسعود حاجی‌زاده

 

هنگامی که وارد یک درگیری ناخواسته می‌شویم احساس می‌کنیم که باید عذرخواهی کنیم تا به درگیری پایان دهیم. والدین معمولاً تمایلی به عذرخواهی از فرزندشان ندارند. زیرا فکر می‌کنند که عذرخواهی نشانه‌ی ضعف است. آنها از خود می‌پرسند چه کسی رئیس است؟ در حالی که مسأله‌ی اصلی رئیس بودن نیست بلکه انصاف داشتن است. کودکان به والدینتی اعتماد می‌کنند که بی‌طرف و منصف باشند.
باختن آبرومندانه، اختلاف ظریفی با ضعیف بودن دارد. تغییر عقیده‌ی مداوم و عذرخواهی مکرر ممکن است نشانه‌ی ضعف باشد. اگر با وجود عذرخواهی باز هم همان رفتار نادرست را ادامه دارید، باید با ایجاد یک دگرگونی در روش تربیتی، رفتار نادرست خود را اصلاح کنید به این پرسش‌های انتقادی توجه کنید:
1. آیا فرزندی می‌خواهم که ...؟
2. چه چیزی را از صمیم قلب مهم می‌دانم؟
اگر فرزندتان رفتاری ناشایست مرتکب شود و شما او را تنبیه کنید، ممکن است او از بدترین ناسزاها استفاده کند تا شما را وادار سازد از تنبیه او صرف نظر کنید. کودکان وقتی با مخالفت والدین خود رو به رو شوند، از خود می‌پرسند که چه جایگاهی در خانواده دارند؟ برای درک این احساس فکر کنید که با همسر خود بگومگو کرده‌اید. وقتی کسی از دست ما ناراحت می‌شود، می‌خواهیم مطمئن شویم که هنوز ما را دوست دارد. کودکان که در آغاز یادگیری محدود ساختن احساس خویش هستند، ممکن است فکر کنند خشم نشانه‌ی تنفر و حمایت نکردن والدین از آنهاست. والدین باید رفتار کودک را از شخصیت او جدا بدانند تا از گوشه‌گیری او جلوگیری شود. به فرزندتان بگویید که او را دوست دارید ولی از رفتار او راضی نیستید.
مادر مایکل می‌گوید: «گاهی اوقات خودم واقفم که در باره‌ی یک موضوع احمقانه دعوا می‌کنم ولی چاره‌ی دیگری ندارم». خانم رُز (1) چنین احساسی دارد ولی با وجود این، رفتاری ارزشمند به فرزندش آموخته است. پسر وی مایکل هنگامی که دو و نیم ساله بود، به راحتی می‌توانست سخن بگوید و خواسته‌های خود را بیان کند. هرگاه مادرش با او مخالفت می‌کرد، مایکل مدتی با مادرش بحث می‌کرد. مثلاً وقتی اجازه می‌خواست که از یخچالی که به راحتی در دسترس او قرار داشت مقداری انگور بردارد و با مخالفت روبه‌رو می‌شد، با مادرش چانه می‌زد و می‌گفت: «فقط یک خوشه انگور می‌خواهم و قول می‌دهم که جایی را کثیف نکنم.» در این شرایط، مادر مایکل قانع می‌شد و مایکل نیز به قدرت چانه زدن و مذاکره پی می‌برد.
چانه زدن و مذاکره کردن زمانی بی‌فایده می‌شود که بچه‌ها حدّ و اندازه‌ی خود را درک نکنند. اگرچه باید سخنان منطقی کودکان را پذیرفت، اما والدین حق دارند در مورد برخی رفتارها و درخواست‌ها، به فرزند خود اجازه ندهند تا با آنها چانه بزند و مذاکره کند. برای مثال، سلامت جسمی کودکان قابل چانه زدن نیست.
گاهی اوقات، والدین متوجه می‌شوند که برخوردی نادرست با فرزندشان داشته‌اند. عذرخواهی کردن از کودکان باعث می‌شود که آنها احساس کنند مورد احترام هستند. هر کسی ممکن است اشتباه کند، بنابراین پس از عذرخواهی، رفتار نادرست خود را اصلاح کنید. خانم کِی (2) می‌گوید: «عذرخواهی کردن بسیار راحت‌تر از این است که اشتباه خود را قبول نکنیم و موضع دفاعی به خود بگیریم. و مشکل را پیچیده‌تر کنیم.»
گاهی ممکن است کودکان کینه به دل بگیرند. برنی (3) می‌گوید: «ما عذرخواهی می‌کنیم ولی دیوید (4) قبول نمی‌کند. وقتی که او عذرخواهی می‌کند ما او را می‌بخشیم ولی وقتی عذرخواهی می‌کنیم، خشم او از بین نمی‌رود.» وقتی از بزرگسالان عذرخواهی شود آنها به سرعت خشم خود را فرو می‌خورند اما کودکان به زمان بیشتری نیاز دارند تا آتش خشم خود را فرو نشانند. وقتی از فرزندتان عذرخواهی کردید، به او فرصت بدهید کمی بیندیشد، بعد به سراغ او بروید. اگر شما را نپذیرفت باز هم صبر کنید، به زودی پوزش شما را می‌پذیرد.
عذرخواهی موجب می‌شود تا احساس فرزندتان را درک کنید. این برخورد، بهترین هدیه به کودکان است و مجبور نیستید هزینه‌ای برای آن بپردازید. وقتی مادر دیوید فرزند دوم خود را به دنیا آورد، برای مدت یک روز، دیوید را نزد عمه‌اش فرستاد. دیوید از این که تنها مانده بود خشمگین شد و به پدرش گفت: «تو پدر بدی هستی». پدر دیوید نیز در پاسخ پسرش گفت: «متأسفم که تو فکر می‌کنی من پدر بدی هستم. آیا از این که در خانه‌ی عمّه‌ات تنها مانده‌ای عصبانی هستی؟» وقتی دیوید پاسخ مثبت داد، پدرش گفت: «معذرت می‌خواهم، حالا من پیش تو هستم». دیوید آرام شد و در کنار پدرش به خواب رفت. عذرخواهی آقای برنی ساده، دلسوزانه و بی‌پیرایه بود و توانست مشکل فرزندش را حل کند.
والدین بسیار راحت‌تر از کودکان عذرخواهی می‌کنند زیرا کودکان اغلب نمی‌دانند که چرا باید پوزش بخواهند. آنها را تشویق کنید که به رفتار خود بیندیشند و در صورتی که اشتباه کرده بودند، به خطای خود پی ببرند ولی مجبورشان نکنید که از شما عذرخواهی کنند. عذرخواهی بر اثر فشار بی‌ارزش است زیرا از پشیمان شدن کودک ناشی نشده است. پشیمان شدن از یک رفتار نادرست، بر عذرخواهی برتری دارد.
پدری می‌گوید: وقتی از پسر دو ساله‌ام می‌خواهم که عذرخواهی کند، او سرپیچی می‌کند و به جای این که بگوید معذرت می‌خواهم، به گوشه‌ای می‌رود و پنهان می‌شود. بچه‌های دو ساله باید چیزهای زیادی درباره‌ی عذرخواهی یاد بگیرند. کودکان سه ساله می‌توانند. عذرخواهی کنند ولی باز هم باید بیاموزند که چگونه رفتارخود را تغییر دهند. بچه‌های چهار ساله نیز می‌توانند عذرخواهی کنند و می‌دانند که پس از عذرخواهی کردن باید رفتار خود را نیز اصلاح کنند.
اکنون به نکاتی کلیدی اشاره می‌کنیم که می‌تواند در مورد تجدید نظر در تصمیمات و عذرخواهی کردن مفید واقع شود.
1. کودکان باید بیاموزند که تنها عذرخواهی کردن به خاطر رفتار ناشایست کافی نیست بلکه باید رفتار ناشایست خود را نیز اصلاح کنند.
2. کودکان باید بیاموزند که عذرخواهی معمولی - مثلاً هنگامی که به طور ناخواسته به کسی برخورد می‌کنند - با آن نوع عذرخواهی که نشانه‌ی تصمیم آنها در تغییر رفتاری ناپسند است، تفاوت دارد. درک کردن این تفاوت به زمان نیاز دارد.
3. کودکان شاهد هستند که ما چگونه با خطاهای خود برخورد می‌کنیم و می‌آموزند که اشتباه، فاجعه نیست. اگر ما اشتباه خود را بپذیریم و خود را ببخشیم و رفتار نادرست خود را تغییر دهیم، به کودکان می‌آموزیم که چگونه باید با اشتباه خود برخورد کنند.
4. کودکان باید مسئول اشتباه خود باشند و خطاهای خود را بپذیرند.
5. عذرخواهی کردن کافی نیست. والدین باید درباره‌ی این که چه اتفاقی افتاده است با فرزندشان حرف بزنند. صحبت کردن، از تنش‌های احتمالی در آینده جلوگیری می‌کند و نتایجی سودمند به ارمغان می‌آورد.
6. عذرخواهی کردن فرزندتان را که نشانه‌ی حسن نیت اوست بپذیرید و با خشونت از او نپرسید چرا این کار را کردی؟ یا چطور توانستی این کار را بکنی؟ اغلب کودکان نمی‌توانند علت رفتار خود را بیان کنند ولی توانایی خودداری از آن را دارند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Rose.
2. Kay.
3. Bernie.
4. David.

منبع مقاله :
سیگل، الینور، سیگل، لیندا؛ (1393)، کلیدهای رویارویی با مشکلات رفتاری کودکان، ترجمه‌ی مسعود حاجی‌زاده، تهران: موسسه انتشارات صابرین، چاپ پانزدهم.